یک بخش از رفتارهام و حس های درونیم ، هنوز قد همون

فروغِ نه ساله‌ ان.

سعی دارم قایمشون بکنم ، چیزی رو به زبون نیارم و بتونم جلوی اشک هام رو پیش بقیه و اطرافیانم در لحظاتی که برام سخت و غمگینن ، بگیرم . 

اما از پسش برنمیام و نیومدم !

و خب پذیرفتم خودم رو ؛ همین شکلی .

با همین گریه های یهوییم ،ناراحت شدن هام، زود رنج بودنم ، دلتنگی هام ، اینکه نمیتونم وقتی از دست کسی ناراحتم باهاش قهر کنم

و فوقش چند روز طول بکشه که بتونم ناراحتیم رو توی دلم قایم بکنم و نگم که از دستت ناراحتم

و مدام از دست خودم بابت رفتارم با دوستانم ناراحت نشم ، که نکنه نتونم جبران کنم نکنه بد بوده برخوردم

سخته ! با کمال گرایی که من دارم و ایرادهای زیادی که ازخودم میگیرم ، اما با این وجود 

سعی میکنم کمتر بکنم این حس ها و این زودرنجی هارو

و از حس های سرزنشی و سخت گیری هام تلاش میکنم که کم کنم

چون در نهایت همیشه ، تمام سعیم رو میکنم که کسی رو از خودم نرنجونم  و باعث ناراحتی کسی نشم و شاید همین کافی باشه برام .

گرچه که باعث اذیت شدنم میشه بیشتر وقت ها 

اما خب همین دنیای بچگانه هم چندان بد نیست 

و شاید دلم بخواد هیچ وقت بزرگ نشه "فروغ نه ساله ی درون" .

و خب حالا

جدای از تمام این حرف ها ، 

در طی این چند روز گذشته با وجود دلتنگی هام برای خانوادم و دوستانم و یک سری مسائل دیگه ، متوجه این شدم که باید صبرم رو بیشتر بکنم 

کمتر اهمیت بدم و مرزهای دنیای درونم رو 

رو به دنیای بیرون و اتفاقاتش باز نکنم 

پ.ن:فقط خودت میدونی چقدر دلم برای یک وجب داراییم ، حرف زدن هام وقتی که کنارت از بچه ی نه ساله هم کوچیک تر و بهونه گیر ترم

وقتی که ستاره ها رو می چینی و با دیدن آسمونت ، ذوق میکنم 

و. و. "تمام حس های خوبِ سرزمینِ خیال"

تنگ شده .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پر از کتاب دانلود فیلم سینمایی ایرانی 98 Friend 3 Tony فروشگاه تکسین طرح داناب | سال تحصیلی 99-98 linkery JAZIRE_RC آسیا برج