شنیده بودم آرزوهای کودکی ای را که سال ها بعد نخواسته شده اند . باقی آرزوهای کودکی ام را نمی دانم اما از آرزوی بزرگ شدنم پشیمان نشده ام و دلم هیچ گاه بازگشت به کودکی را نخواسته ! خوب گذشت و خاطرات قشنگی را ثبت کرده ام اما مگر می شود یک فیلم را دو بار دید ؟ همان هیجان و شوق بار اول دیدنش را میشود تجربه کرد ؟ نه .
زندگی قشنگ بودنش به همین لحظات پیش رو و قدم هایی نیست که برمیداریم؟ ترس از چی ؟ تغییر و یا شکست ! داشتن همچین ترسی می ارزد آیا به بازگشت به کودکی ! شاید دانستن این امر که ساختن فردایمان دست خودمان است ترس هایمان را پاک بکند ، دانستن اینکه همان گونه که از کودکی دستمان را گرفته تا به آخر همانگونه کنارمان است ، ترس از چی واقعا با دانستن بودنش ، داشتنش .
ادامه مطلب
درباره این سایت